: 318
1402/04/03
پرونده روزی روزگاری تلویزیون | صفحه یکم
سرمقاله: «روزی روزگاری تلویزیون»؛ پرونده ویژه نقد و مرور سریال‌های خوب و بد تلویزیون
سرمقاله: «روزی روزگاری تلویزیون»؛ پرونده ویژه نقد و مرور سریال‌های خوب و بد تلویزیون

چرا سریال‌سازی تلویزیونی اهمیت دارد؟ احتمالاً «سرگرم کردن مخاطب»، اولین پاسخ شما به این‌ پرسش باشد. در دنیای پرجنب‌وجوش و آدم‌های سرشلوغ، سریال‌بینی احتمالاً تنها گزینه‌ای است که می‌تواند تمام افراد خانواده را برای ساعتی و به بهانه‌ی سرگرمی دور هم جمع کند. یک سرگرمی رایگانِ در دسترس. با این ‌حال به سریال باید به‌عنوان چیزی ورای سرگرم‌سازی مخاطب نگاه کرد. سریال یک رسانه‌ی مهم است که می‌تواند بر جریان‌ها و الگو‌سازی اقتصادی، فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی و فردی، چه در سطح کشور و چه در سطح جهان تأثیرات کوتاه یا بلندمدت داشته‌ باشد.

مجله میدان آزادی: فرارسیدن تابستان و افزایش اقبال به «سریال‌دیدن»، باعث شد فکر کنیم این روزها بهترین زمان برای انتشار پرونده سریال است. نهمین پرونده از پرونده‌های تخصصی مجله اینترنتی میدان آزادی را به مرور و نقد و بررسی خوب و بدِ سریال‌های تلویزیون ایران در سه چهار دهه اخیر اختصاص دادیم. سرمقاله «روزی روزگاری تلویزیون» را در صفحه‌ی یکم این پرونده به قلم خانم «مینو رضایی» بخوانید:

یک

کافی است به یک کودک بگویید اولین زن و مرد عالم، اولش در بهشت بودند، می‌پرسد خب بعد چه شد؟ می‌گویید شیطان فریب‌شان داد و میوه‌ی ممنوعه را خوردند. می‌پرسد خب بعد چه شد؟ می‌گویید خدا از بهشت بیرون‌شان کرد. می‌پرسد خب بعد چه شد؟ می‌گویید زندگی زمینی را آغاز کردند و خدا به آن‌ها هابیل و قابیل را داد. می‌پرسد خب بعد چه شد؟ می‌گویید شیطان دوباره دست به کار شد و قابیل را هم فریب داد. کودک باز از شما خواهد پرسید خب بعد چه شد؟ بعد چه شد؟ بعد چه شد؟ و قصه یعنی همین! دنبال کردن سرگذشت چیزی یا کسی.

آدم‌ها از همان اول قصه را دوست داشتند. این دوست داشتن، روزگاری به‌شکل سنگ‌نگاره‌ها خود را نشان داد و زمانی نَقل شب‌نشینی‌های دور آتش شد، گاهی به‌شکل واژه روی کاغذ آمد و حالا در جهان امروز ما، توی قاب جعبه‌ی جادو نشسته ‌است. اما قصه‌گویی در جعبه‌ی جادو با غار و آتش و کاغذ یک فرق اساسی دارد. وقتی تلویزیون اختراع شد، تولیدکنندگان و مخاطبان برنامه‌‌هایش خیلی زود فهمیدند این جعبه‌ی جادو نیاز دارد به «قصه»‌ای دنباله‌دار که در یک «ریتم زمانی منظم» پخش شود و مخاطب به آن احساس «وابستگی» (دل‌بستگی) داشته ‌باشد. پدیده‌ی سریال‌سازی تلویزیونی از اینجا شکل گرفت.

دو

چرا سریال‌سازی تلویزیونی اهمیت دارد؟ احتمالاً «سرگرم کردن مخاطب»، اولین پاسخ شما به این‌ پرسش باشد. در دنیای پرجنب‌وجوش و آدم‌های سرشلوغ، سریال‌بینی احتمالاً تنها گزینه‌ای است که می‌تواند تمام افراد خانواده را برای ساعتی و به بهانه‌ی سرگرمی دور هم جمع کند. یک سرگرمی رایگانِ در دسترس. با این ‌حال به سریال باید به‌عنوان چیزی ورای سرگرم‌سازی مخاطب نگاه کرد. سریال یک رسانه‌ی مهم است که می‌تواند بر جریان‌ها و الگو‌سازی اقتصادی، فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی و فردی، چه در سطح کشور و چه در سطح جهان تأثیرات کوتاه یا بلندمدت داشته‌ باشد. موج سریال‌های ترکیه‌ای، کره‌ای، آمریکایی و درآمد نجومی این کشورها از صادرات سریال نشانگر این است که از بازار صادرات سریال که به‌نوعی ترویج فرهنگ کشور سازنده است (آن‌طور که دوست دارند و نه آن‌طور که در واقعیت است) نمی‌توان چشم پوشید. بنابراین هر چه ما در سریال‌سازی کم‌رنگ عمل کنیم، مخاطب وابسته به سریال، تولیدات کشورهای دیگر را که در بسیاری موارد حداقل‌های اخلاقی و عرفی را رعایت نکرده‌، جایگزین خواهد کرد.

سه

چرا بنا داریم به سریال بپردازیم؟ سریال‌سازی در ایران چهار دهه‌ی اخیر با تمام فراز و فرودها، از شایستگی‌های فراوانی برخوردار بوده و هرگز نمی‌توان منکر ارزش‌های آن از جمله تنوع ژانر، پرمخاطبی، به‌روز بودن و متن و کارگردانی قوی شد. مهم‌ترین ویژگی سریال‌سازی تلویزیونی کشور ما اخلاق‌مدار بودن آن است. اخلاق‌مدار چه از لحاظ متن و محتوا و ارائه‌ی اطلاعات درست به مخاطب، به‌خصوص در ژانر دینی و تاریخی و چه از لحاظ سرمایه‌ی ساخت سریال که آلوده‌ی پول‌های کثیف و مشکوک نیست. همچنین اخلاق‌مدار بودن در گفتار و رفتار و پوشش و سوژه. سریال‌های ایرانی در این چهار دهه نشان داده‌اند در تمام ژانرها نمونه‌های بسیار فاخر با قابلیت جذب بالای مخاطبان جهانی را دارند.

با این همه در چند سال اخیر نفس سریال‌سازی ایرانی جداً به شماره افتاده ‌است و در این به شماره افتادن، انگشت اتهام هر کس به‌سمت دیگری و به‌خصوص دست‌اندرکاران ساخت سریال (مسئول و سازنده) دراز است. اما واقعیت این است که سریال‌سازی به همان اندازه که از نابلدی دست‌اندرکارانش رنج برده‌، از جای خالی نقد درست و از نگاه بالا به پایین منتقدان هم آسیب دیده ‌است. به‌ هر حال همه می‌دانیم بیشتر افراد روشنفکر، منتقد و مدعی فرهنگ، تماشای سریال‌های تلویزیونی ایرانی را تلف کردن زمان و حتی کاری سخیف می‌دانند و کار گاهی تا تظاهر به ندیدن این سریال‌ها هم پیش می‌رود! راستش این است که جو، بزرگ‌ترین دیکتاتور است و در جوِ نگاه تحقیرآمیز به تولیدات سریال ایرانی، به‌جز فرصت نقد آثار ضعیف و جلوگیری از تولید دوباره‌ی آن‌ها، فرصت نقد آثار خوب و کمک به تکرار ساخت آن‌ها هم از دست می‌رود و رفته است. سال‌هاست کشتی ژورنالیسم هنر تنها و تنها به‌سمت نقد سینما (و تئاتر و موسیقی) می‌راند و افت شدید مخاطبان تلویزیون در این سال‌ها نشان داد سازندگان سریال‌های تلویزیونی در جای خالی نقدهای درست، کشتی‌شان را به بیراهه هدایت کرده‌اند.

با این مقدمه و به بهانه‌ی آغاز فصل تابستان و نیاز جدی مخاطبان به سریال‌های سرگرم‌کننده، در «میدان آزادی» پرونده‌ی «روزی روزگاری تلویزیون» را کلید زدیم. امید داریم بخشی از سهم خود را به‌عنوان فعالان ژورنالیسم هنر (و عدالت رسانه‌ای) به تاریخ پرافتخار و پرافت‌وخیز سریال‌سازی ایرانی ادا کنیم. در این پرونده در حد توان به‌مرور به خوب‌ها و بدهای سریال‌های تلویزیون و مسائل روز مربوط به آن‌ها می‌پردازیم و دوست داریم از هم‌فکری شما نیز در این راه بهره ببریم. در قسمت نظرات این مطلب برایمان از سریال‌هایی که دوستشان دارید و حتی از آن‌هایی که دوستشان ندارید و همین‌طور سریال‌هایی که تمایل دارید به آن‌ها بپردازیم، بگویید.

https://azadisq.com/mag/ID/318
حق انتشار محفوظ است © میدان آزادی